سالروز آغاز عملیات «والفجر ۴»
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۸۲۰۳
طی دو مرحله عملیات والفجر ۴، تعداد زیادی از بچههای واحد هم مجروح شده بودند. همیشه جنگ سخت است؛ اما نه به این سختی. برای رزمندگان واحد اطلاعات – عملیات لشکر ۲۷، سال ۱۳۶۲، سختترین و تلخترین سال جنگ بود؛ البته تا آن زمان.
به گزارش ایسنا، عملیات «والفجر ۴» در تاریخ ۱۳۶۲/۷/۲۷ تا ۱۳۶۲/۸/۳۰ در جبهه شمالی و در منطقه سلیمانیه و پنجوین عراق انجام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درعینحال، این عملیات با نتایجی همچون آزادسازی بخشی از خاک ایران اسلامی، تصرف منطقه وسیع دره شیلر و درنتیجه انسداد تعدادی دیگر از معابر مهم تردد ضدانقلاب و نیز اشراف خودی بر شهر پنجوین و چند روستای عراق پایان یافت.[۱]
«در جریان مراحل سوم و چهارم عملیات والفجر ۴؛ علاوه بر رزمندگان گردانهای پیاده لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، شماری از نامورترین چهرههای واحد اطلاعات- عملیات این یگان نیز، در تلاش نافرجام برای تصرف قلههای طلسم شده کانی مانگا، سلحشورانه جنگیدند و غریبانه در خون خویش غلتیدند. ازجمله آن بزرگان؛ باید از مجید زادبود، معاون پیشین این واحد، حمید شالی و محمد مرادی؛ دو سرتیم زبده شناسایی یاد کرد.
احمد استاد باقر از زبدهترین سر تیمهای شناسایی واحد اطلاعات – عملیات لشکر ۲۷ در بیان خاطراتش از فرجام خونین عملیات والفجر-۴ گفته است: بیستوهشت آبان ۱۳۶۲؛ مصادف بود با چهاردهم ماه قمری که شبی مهتابی بود و در آن شب، لشکر ۲۷ وارد عمل شد. البته من در نبرد شرکت فعال نداشتم.
گروههای بازسازیشده لشکر در یکدیگر ادغام شدند و نیروی عظیمی را به وجود آوردند و زدند به دروازه کانی مانگا؛ یعنی قله ۱۹۰۴. از چند طرف به سمت آن قله هجوم بردند؛ ولی بعثیها با تمام قوا آماده بودند. بچهها پیش رفتند و آنها را درو کردند. تا صبح بیست و نهم آبان؛ تمام تلاشها بینتیجه ماند و قله ۱۹۰۴ فتح نشد.
سرانجام وقتی آن طوفان آتش و دود و خون و خاک، فروکش کرد، شنیدم که مجید زاد بود رفته، مهدی خندان رفته، حاج عباس ورامینی و ...خیل بیشماری از رفیقان همرزم ما، رفتهاند.
طی دو مرحله عملیات والفجر ۴، تعداد زیادی از بچههای واحد هم مجروح شده بودند. همیشه جنگ سخت است؛ اما نه به این سختی. برای رزمندگان واحد اطلاعات – عملیات لشکر ۲۷، سال ۱۳۶۲، سختترین و تلخترین سال جنگ بود؛ البته تا آن زمان.
از دشمن غافل شدیم
رزمندگانی که در بامداد روز یکشنبه بیست و نهم آبان ماه ۱۳۶۲ به دستور فرماندهی لشکر ۲۷، موظف به عقبنشینی از دامنههای کانی مانگا شده بودند، در حالی راه بازگشت به سمت نقطه رهایی را در پیش گرفتند که با چشمهایی اشکبار و تنی خسته، همرزمان زخمخوردهشان را نیز، به همراه خود میآوردند.
علت اندوه و آزردگی آنان، ناشی از آن بود که قادر نبودند، پیکرهای غرقه در خون یاران شهیدشان را با خود به عقب حمل کنند. پیکرهایی که اینک در میدان معرکه برجا مانده بودند و بعضاً در معرض جسارت نیروهای سفاک دشمن بعثی قرار داشتند.
وقتیکه پیکر شهید خندان سیبل دشمن شد!
محسن محققی؛ رزمنده کادر گردان مالک اشتر که خود شاهد چنان صحنههایی بوده است، میگوید: بعد از شهادت مهدی خندان، معاون اول تیپ عمار و گره خوردن کار عملیات، دنبال فرصتی بودیم تا بتوانیم جسد غرق به خون شهید خندان را با خودمان به عقب بیاوریم. برای اینکه از تیررس دشمن خارج بشویم، مقداری عقبتر آمدیم و در پشت تپهای پنهان شدیم. تا حوالی ساعت ۹ صبح روز بیست و نهم آبان ماه که هنوز امکان مانور در منطقه بود، به همراه تعدادی از بچهها، شاهد حوادث روبرو بودیم. کماندوهای دشمن مغرور و سرمست از موفقیت، آمدند و بهتمامی نفرات شهید و مجروح به خاک افتاده ما، تیر خلاص زدند.
مقداری معبرها را اصلاح کردند و بعد، به بالای قله ۱۹۰۴ برگشتند. دوشکاچی بعثی هم که جز کشتگان ما کسی در برابرش نمانده بود، مغرورانه با سلاح خودش، مارش مرگ مینواخت. ازآنجاکه جسد مهدی خندان به علت گیرکردن پیراهنش به سیمهای خاردار، در وضعیتی شبیه به حالت نشسته قرار داشت، تیربارچی ناجوانمرد بعثی، او را بهمانند یک سیبل ثابت، مرتباً مورد اصابت تیر دوشکا قرار میداد. گویا آن دوشکاچی شمر صفت، میخواست انتقام شکستهای خفتبار قبلی همقطارانش را از پیکر بیجان معاون شهید تیپ عمار ما بگیرد!
گردانهای لشکر ۲۷، پس از تجربه یکشب نبرد هولناک بر فراز قلههای خونین کانی مانگا، چارهای جز عقبنشینی نداشتند. سعید طاحونه؛ رزمنده بسیجی گردان حبیب بن مظاهر میگوید: هرچه آفتاب در آسمان بالاتر میآمد، کماندوهای بعثی جسورتر میشدند و نیروهای ما هم، از نظر امکانات و مهمات، در مضیقه بیشتری قرار میگرفتند.
چند نفر از بچههای مجروح، داخل میدان مین گیر افتاده بودند و نالهکنان، از ما کمک میخواستند. برای به عقب آوردن اجساد شهدا، امکانی فراهم نبود. حلقه محاصره کماندوهای دشمن بر اطراف بچههای ما، لحظهبهلحظه تنگتر میشد.
عقربههای ساعت من، در حالی به ۱۰ صبح نزدیک میشدند که برای کمک به نیروهای در خط دشمن، گروه، گروه نفرات تازهنفس و خودروهای حامل مهمات، از جادههای تدارکاتی دشت نالپاریز، به سمت سر قلههای کانی مانگا وارد میشدند. حالآنکه برای ما؛ حتی یک گلوله کلاش و نارنجک هم ارسال نمیشد.
بااینوجود بچههای گردان حبیب، با تمام توان خودشان، مردانه با نیروهای دشمن میجنگیدند تا سرپل گرفتهشده را حفظ کنند.
دقایقی بعد، از طرف امیر چیذری؛ فرمانده گردان دستور آمد تمامی نیروها، عقبنشینی کنند. برادر چیذری تأکید کرده بود؛ ابتدا مجروحین باید به عقب منتقل شوند، بعد هم نفرات سالم.
ازآنجاکه مسافت محل درگیری ما تا خط اول نیروهای یکی از گردانهای تیپ ۳ مریوان ارتش، زیاد طولانی نبود، خیلی زود توانستیم خودمان را به نقطه امن برسانیم؛ اما غم بزرگی بر دلمان سنگینی میکرد؛ اندوه جا ماندن تعداد زیادی از اجساد شهدای گردان ما و اجساد شهیدان آن گردان ارتشی، که پیش از ما، در آن منطقه عملیات کرده بودند.
جنازههای این عزیزان، داخل همان سنگرهایی جامانده بودند که شب قبل، ما داخل آنها با دشمن میجنگیدیم. حتی چندنفری از این عزیزان در حالی به شهادت رسیده بودند که همدیگر را در آغوش داشتند و بدنهایشان بر اثر سرمای بیرحم قلهها، خشکشده و داخل سنگرهای کوهستانی، باقی مانده بودند.
محمدجعفر آل آقا؛ جانشین گروهان دوم گردان حبیب بن مظاهر، فرجام تلخ و دردناک مرحله چهارم عملیات والفجر-۴ را اینگونه توصیف کرده است: لحظهبهلحظه مهمات ما کم و کمتر میشد و مجبور بودیم با احتیاط بیشتری شلیک کنیم. درهمان حال؛ نارنجکهای ما هم تمام شدند. برای جبران نبود نارنجک، یکی از بچههای تخریبچی، داوطلبانه رفت و از داخل میدان مین دشمن، تعدادی مینهای والمری را برداشت، ابتدا آنها را خنثی کرد، بعد هم دوباره آنها را مسلح کرد و به ما داد.
ما هم آن مینها را از بالای صخرهها به پشت صخرهای که بعثیها مستقر بودند، میانداختیم؛ یعنی از سر ناچاری، داشتیم از مینهای والمری و گوجهای دشمن، بهعنوان نارنجک استفاده میکردیم.در آن شرایط سخت؛ مانده بودم که به بچههای گروهان خودمان، دستور پیشروی بدهم یا بگویم در همانجا مقاومت کنند. تازه؛ اگر هم بخواهند مقاومت کنند، با کدام مهمات؟!
نمیدانستم ساعت چند است. یکلحظه سرم را بالا گرفتم و گفتم «خدایا؛ خودت به ما کمک کن.» بعد هم خطاب به نیروهای گروهان خودم، با صدای بلند فریاد زدم «بچهها! همینجا بمانید و با پرتاب همین مینها روی سر بعثیها، مقاومت کنید.» آنها هم واقعاً سنگ تمام گذاشتند. بااینکه میدیدند؛ دوستان و همرزمانشان چطور در کنار آنها تیر میخوردند و شهید میشدند، اما همچنان مقاومت کردند و خط را نگه داشتند.
یک نفر معاون گروهان داشتم به اسم اصغر حاج نوروزی؛ که همانجا شهید شد. یکی دیگر از بچهها؛ تمامقد ایستاد و شروع کرد رگبار بستن بهطرف دشمن، که ناگاه گلولهی دوشکای دشمن به قفسه سینه او خورد و از پشت کمرش بیرون آمد.
درگیری ما با دشمن ادامه داشت تا اینکه از طرف عباس کریمی؛ فرمانده تیپ ۲ سلمان پیامی به ما ابلاغ شد و گفت «سریع برگردید عقب.» همراه با یکی از بچههای بهداری گردان به نام وحید حیدری؛ که بچه سهراه شکوفه خیابان پیروزی بود، دوشبهدوش هم داشتیم به سمت عقب میآمدیم، رفت روی مین و درجا شهید شد.»[۲]
منابع:
[۱] اطلس جنگ ایران و عراق، جمعی از نویسندگان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۹، صفحه ۹۰
[۲] بابایی، گلعلی، کوهستان آتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیستوهفت بعثت، چاپ اول،۱۳۹۹، صفحات ۷۴۰،۷۴۱،۷۴۲،۷۴۳،۷۴۴
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی عملیات والفجر ۴ عملیات والفجر ۴ واحد اطلاعات کانی مانگا بچه ها لشکر ۲۷ قله ها مین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۸۲۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمانده سپاه: رسما اعلام کردیم که میزنیم و همه میدانستند؛ این عملیات قابل تکرار است
سرلشکر سلامی گفت: عملیات وعده صادق استثناییترین تصمیم نظام بود، امکان ندارد هیچ رهبری و هیچ نظامی در نقطهای از عالم در این موقعیت چنین تصمیمی را بگیرد، تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه داده است، وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتیساز این ماجرا بود، بخش مهم قدرت ما همین تجلی این اراده بود.
به گزارش فارس، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت) در همایش گرامیداشت مقام استاد و مربی که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، گفت: به فضل الهی در ایامی به سر میبریم که خداوند متعال به جبهه اسلام نصرت آشکار و فتح مبین خود را جاری کرد و خداوند به ما این ظرفیت و استعداد را بخشید که ظرف نزول نصرتهای الهی در این شرایط خطیر، حساس و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی باشیم.
وی افزود: همه میدانند که ما یک جهاد بلا وقفه و یک جنگ توقف ناپذیر و پیوستهای را ظرف دهههای اخیر با نظام استکباری و با خلفا و شرکای او در ائتلافهای متنوع داشتهایم، دشمن ذخایری از راهبردهای متنوع را علیه ما در اختیار داشت و از این انبار استراتژیها در اشکال مختلف و در سالها و دهههای گذشته علیه انقلاب شکوهمند و نظام مقدس ما استفاده کرد.
فرمانده کل سپاه تأکید کرد: دشمن همه جهات نبرد را گشود و همه راههای غلبه بر نظام را آزمایش کرد، تمام این نبردها مقیاس و وسعتی کامل در حداکثر اعمال ممکن قدرت بودند، در هیچ جایی دشمن از دشمنی خود کوتاهی نکرد، نه در افق زمان، نه در وسعت مکان و نه در شدت عمل، دشمن با همه ابزارها از جمله جنگ خارجی، پدیده سرسختانه تحریم اقتصادی، ترور، نبردهای تکفیری، جنگهای اطلاعاتی، فتنههای امنیتی، تهاجمات فرهنگی و جنگهای رسانهای به میدان آمد و همه راهها را آزمود و انقلاب را در مقاطع مختلف با مخاطرات جدی مواجه کرد.
جمهوری اسلامی ایران با جنگها و تحریمها قویتر میشودسرلشکر سلامی اظهار کرد: تاریخ سراغ ندارد که کشوری در چهار و نیم دهه در معرض جنگهای سنتی و مدرن با دشمنی به وسعت نیمی از قدرت اقتصادی فرهنگی نظامی و سیاسی جهان درگیر شده باشد و در بعد از این مدت در مقتدرترین مسلطترین و قویترین حالت خود قرار داشته باشد.
وی افزود: هیچ چیزی جز جاری شدن سنتهای الهی نمیتواند توجیهگر این واقعیت شگفتانگیز باشد، همه کشورهای دنیا با جنگ ضعیف میشوند اما جمهوری اسلامی ایران با جنگ قویتر شد، همه کشورهای دنیا با تحریم تخریب میشوند اما جمهوری اسلامی ایران با تحریم ساخته شد، همه کشورهای دنیا با فشار سیاسی منزوی میشوند اما جمهوری اسلامی ایران با فشار سیاسی میدان نفوذ پیدا میکند، همه کشورهای جهان تا اغتشاشات داخلی از هم فرو میپاشند ما نظام ما با اغتشاشات ثبات داخلی خود را مستحکمتر کرد.
فرمانده کل سپاه تأکید کرد: هرچه که دشمن عمل کرد برخلاف آن اثبات شد، کشور و به خصوص سپاه در میدان جهاد رشد میکند و لذا مادامی که دشمن در لانه باشد و ما در خانه، نه او شکست میخورد و نه ما پیروز میشویم، بنابراین تا زمانی که ما یکدیگر را ملاقات نکنیم نمیتوانیم دشمن را فرسوده، خسته، افسرده و ناتوان کنیم.
سرلشکر سلامی گفت: ما در یک جنگ تمام عیار به سر میبریم، عقربههای این جنگ همچون عقربهای ساعت در هر مقطع در یک مسئله ما را با دشمن درگیر میکند، یک روز جنگ اقتصادی محور شرارتهای دشمن میشود، یک روز نبردهای تکفیری اوج میگیرند، یک روز فتنه داخلی مشتعل میشود، همه اینها ظهور اجزا و ارکان متنوع ذخایر راهبردهایی است که دشمن اندوخته است، بنابر تجربه و بر اساس قدرت و دانش ما هم باید در مقابل چنین دشمنی با تجربه و با دانش و با ابزار و تالیف روشها در میدان حاضر باشیم.
آموزشها در سپاه باید گسترده شودوی با بیان اینکه راز موفقیتهای سپاه در گسترش قدرت، ابتکارات راهبردی، نوآوری و خلاقیتهای میدانی در سه سطح جنگ از جمله راهبرد، عملیات و تاکتیک است، تصریح کرد: امروز اینجا محفل حضور اساتید است و این شما هستید که دانش نبرد را به پاسداران میآموزید و لذا باید بگویم که ما محکوم به این هستیم که آگاهانه، با بینش و دانش عمیق، ابزار پیشرفته، روشهای نو و دانشهای جدید از انقلاب اسلامی حراست کنیم، حراست از انقلاب اسلامی همه ابعاد زندگی ما را در بر میگیرد چون تمام ابعاد زندگی ما از جمله دانش، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امنیت و معیشت را دشمن به میدان جنگ تبدیل کرده است.
فرمانده کل سپاه گفت: آموزشها در سپاه باید با تنوع گسترده موضوعات، رشد و وسعت پیدا کند، سپاه باید در بعد ساختن کشور، زیرساختها را با مدرنترین ابزارها و پیچیدهترین فنون و تکنیکها و با نوینترین دانشها استفاده کند.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه ما همواره در حال مقایسه شدن هستیم، عنوان کرد: افتخار امروز انقلاب این است که به برکت هنرنمایی رهبر معظم انقلاب اسلامی ما هم به دشمنانمان حمله کردهایم و هم دستانمان به اندازه باز بوده است و هم دستهای دشمن را بستهایم، این امر هم کشور را ساخته است و هم قدرت دفاع از انقلاب و کشور را نوسازی کرده است.
وی ادامه داد: رهبر انقلاب اسلامی با این همه بحران پیچیده، در هم تنیده و در وسط یک میدان سخت همواره ایستاده، با حکمت و منطق وحی، آگاهی عمیق از سنتهای الهی، نهراسیدن از شکوه ظاهری قدرت دشمن، نفوذ بر قلب مومنان، هدایت صحیح در لحظههای سخت و بخشیدن آرامش در میان امواج التهاب یک جامعه سرافراز، سربلند و پرآوازه به نام ایران اسلامی ساخته است.
در عملیات وعده صادق هیچ ایرانی از واکنش دشمن نترسیدفرمانده کل سپاه بیان کرد: دههها مجاهدت، پذیرش سختیها و ملامتها، ملامتهایی که از تیرها و کمانها از میان زبانهای ناآگاه و از بغض متراکم دشمن همواره نقطه مرکزی هدایت نظام را نشانه گرفته تا این قائمه پایدار و این استوانه استوار و این رکن مهم غلبه اسلام را تضعیف کند، در تمام این میدانهای کثیر، خداوند متعال سخاوتمندانه نصرت خویش را بر قلب مؤمنان و بر قلب ولی امر ما جاری کرده است و به قلوب استحکام بخشیده است.
سرلشکر سلامی خاطرنشان کرد: در عملیات وعده صادق شما دیدید که هیچ ایرانی از اینکه دشمن چه واکنشی نشان میدهد، نترسید. با اینکه همه خیال میکردند این دشمن عکسالعمل نشان میدهد، هر ملتی بازتاب شخصیت رهبر خویش است، خصوصیت رهبری و امامت این است که شخصیت، هویت و خصوصیات او بر پیکره جامعه تکثیر و جاری میشود.
وی افزود: عملیات وعده صادق استثناییترین تصمیم نظام بود، امکان ندارد هیچ رهبری و هیچ نظامی در نقطهای از عالم در این موقعیت چنین تصمیمی را بگیرد، تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه داده است، وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتیساز این ماجرا بود، بخش مهم قدرت ما همین تجلی این اراده بود.
فرمانده کل سپاه عنوان کرد: ما که اجرا کننده هستیم کار سختی انجام نمیدهیم، او که تصمیم میگیرد و مسئولیت این عمل را بر عهده میگیرد و در میان فشردهترین صفآرایی جهانی و در قلب آن فرو میرود و دشمن را از میانه بر میدارد، او منبع اصلی قدرت ماست.
سرلشکر سلامی ادامه داد: این عملیات از این طرف روی یک نقطه انجام شد با همان تعبیر همان هندسی نقطه روی صفحه کاغذ، اما از آن طرف یک جهان پاسخ داد. جغرافیای آن طرف یونان، مدیترانه، دریای سرخ، حجاز، عراق، اردن، فلسطین، ترکیه این جغرافیایی جنگی بود که دشمن به کار برد. این طرف یک عمل محدود کسر فوق العاده از یک قدرت عظیم کسر بسیار کوچکی از یک قدرت بزرگ اما آن طرف همه ظرفیتهای یک جنگ بزرگ همزمان بدون غافلگیری بکار گرفته شد.
وی اضافه کرد: تقریبا ۹۰ درصد غافلگیری ما گرفته شده بود و دشمن شاید لحظه دقیق و هدف دقیق را نمیدانست. اما این جغرافیای صهیون آنقدر کوچک است که همه نقاط به هم مرتبط هستند اما فرانسه، اردن، انگلیس، آمریکا و اسراییل و دیگران در شعاعی وسیعتر همه با تمام قدرت بودند و همه عمل کردند و در مقابل یک عمل کوچک یک جنگ بزرگ را انجام دادند که البته فقط یکبار میتوانستند این عمل را انجام دهند. اگر موج دوم حملات سر میگرفت کارایی این سیستم یکپارچه دفاعی حداقل ۵۰ درصد کاهش پیدا میکرد و در موج سوم ۵۰ درصد موج دوم و به همین نسبت.
عملیات وعده صادق بازدارندگی صهیونیستها را شکستفرمانده کل سپاه اظهار کرد: این که این تصمیم گرفته شود که با وجود اعلام بزرگترین قدرت تاریخ بشر که ما در کنار صهیونیستها با اراده آهنین ایستادهایم. در این نقطه کوچک پرتراکم پدافندی همه آمدند و همه میگویند واکنش نشان میدهیم با این فرض با چنین دشمنی مستقیم و رسمی با پذیرش مسئولیت صدها فروند موشک و پهپاد پرواز میکنند، چه اتفاقی صورت گرفته است، جنگ به سرزمین صهیونیستها کشیده شده است وقتی موشک با هم تلاقی میکنند در آسمان روی سر صهیونیستها است و همه میبینند و برای اولین بار پس از دههها یک قدرت جنگ را در سرزمین و فضای صهیونیستها کشیده است.
هشت ساعت دلهره آشفتگی، ترس، اضطراب این اراده شلیک قدرت بینظیری است و همه میدانند این قابل تکرار است و این معادله ما است.
سرلشکر سلامی افزود: این عملیات همه جهان را آرام کرد حتی دشمنان ما آرام شدند. این کسانی هم که در شمال و غرب و جاهای دیگر ژست اقتدار میگرفتند همه خاموش شدند.
وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی اصلا جنگ را در سرزمین خود نمیپذیرد. در دکترین دفاعی اسراییل جنگ در خارج از مرزها است. برای صهیونیستها بازدارندگی به مفهومعدم وجود اراده شلیک است نه اصابت. هیچ کس نباید اراده شلیک داشته باشد که همه اینها شکسته شد. جنگ پیش دستانه باطل شد. ما رسما اعلام کردیم که میزنیم و همه میدانستند. این عظمت است که رسما اعلام میکند میزنیم. سیلی میزنیم. میزند و نمیترسد و به خدا توکل میکند. آخرین عبارتی که رهبری به ما فرمودند این بود که بر خداوند توکل کنید. توکل توام با تدبیر و حکمت و اراده و قدرت.
سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کندفرمانده کل سپاه گفت: باید سپاه را در حد و اندازههای این عملیاتها دید. البته این عملیات کوچک بود. سپاه را باید قوی کنید که البته قوی است اما قدرت مانند موجود زنده دائما باید در رشد و کمال و نوسازی باشد. اگر در رشد و قدرت متوقف شویم از دشمن عقب میمانیم. در دیدار با رهبر معظم انقلاب ایشان فرمودند که سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کند.
سلامی با تأکید بر اینکه وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود، گفت: اراده ملت ایران در اراده رهبر ملت ایران متجلی و متراکم است. رهبری تجلی گاه اراده خداوند و اراده مردم است که در طول اراده خداوند است. قدر نظام ولایی دانستن همین است، همه یک شکوه و اقتدار جدید را تجربه کردیم.
فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی با طوفان الأقصی دچار شکست اطلاعاتی شده بود، اظهار کرد: رژیم صهیونیستی با عملیات «وعده صادق» دچار شکست بازدارندگی شد.